ناهید طباطبایی در سال 1337 در تهران به دنیا آمد. او فرزند پرویندخت کاظمی طالقانی و حسینعلی طباطبایی شفیعی است. هنگام تولد او مادرش دبیر ادبیات بود و پدرش در ادارهی هنرهای دراماتیک کار میکرد. او به ترجمهی نمایشنامه از فرانسه میپرداخت و همزمان دانشجوی رشتهی دندانپزشکی بود. ناهید شش ساله بود که بورس آموزشی دورهی مدیریت تئاتر به پدرش تعلق گرفت و او توانست سفر کوتاهی به فرانسه داشته باشد و در این سفر دیدن اپرای کارمن و نمایشنامهی خسیس مولیر تأثیر زیادی بر ذهن او گذاشت. ناهید هفت ساله بود که همراه خانواده به دزفول و سپس به اهواز رفت تا پدرش مأموریت خارج از مرکز برای پزشکان را بگذراند. در دزفول لذت خواندن داستان را کشف کرد و کتابخانهی کوچکی برای خود درست کرد. بعد از دو سال خانواده به اهواز رفتند و وزیر فرهنگ و هنر وقت از مسئولان خواست تا ادارهی کلاسهای تئاتر فرهنگ و هنر اهواز را به پدر او بسپارند. این کلاسها تئاتر اهواز را شکوفا کرد و هرساله چند تئاتر به کارگردانی دکتر طباطبایی روی صحنه رفت. حاضر شدن در تمرینها و دیدن اجراها ابعاد جدیدی از این هنر را به ناهید شناساند. ناهید در 13 سالگی همراه خانواده به تهران برگشت و به دبیرستان خوارزمی رفت و رشتهی ریاضی را برای تحصیل انتخاب کرد. اما کلاسهای ادبیات و انشا برای او بسیار دلپذیر بود چون بهترین نمرهها را میگرفت و خیلی وقتها به جای معلم درس میداد.
او در سال 1356 در دانشگاه هنرهای دراماتیک پذیرفته شد و به تحصیل در رشتهی نمایشنامهنویسی و ادبیات دراماتیک مشغول شد. در دورهی انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاه، ناهید با فیروز شافعی – گرافیست – ازدواج کرد و اولین داستان کوتاه خود را نوشت. بعد از بازگشایی دانشگاهها او به تحصیل ادامه داد و اولین فرزند خود، کامبیز را در سال 1362 به دنیا آورد. ناهید در سال 1363 با نوشتن تز خود دربارهی تئاتر ایرلند، یوجین اونیل و تحلیل نمایشنامهی "سیر روز در شب" با معدل الف فارغالتحصیل شد و به کار در بنگاه فرهنگی رواقی مشغول شد. دو سال کار در این مؤسسه، در کنار زنده یاد محمد مختاری، شاعر، محقق و ادیب برجسته، خود دانشگاه دیگری برای او بود. او سپس بهعنوان کارشناس آموزش و پژوهش به استخدام سازمان صنایع ملی ایران درآمد و بعد از سه سال سرپرستی کتابخانهی مرکزی آن سازمان را بهعهده گرفت. ناهید چند دورهی آموزش کتابداری را گذراند و در این کار مهارتهای لازم را کسب کرد. در سال 1368 دومین فرزند او، کامیار متولد شد. "بانو و جوانی خویش" اولین مجموعه داستان ناهید طباطبایی در سال 1371 و با سرمایهی شخصی منتشر شد و بعد از آن کار نوشتن به صورت حرفهی او درآمد. او بعد از 15 سال کار در این سازمان صنایع را ترک کرد و در کنار شرکت گرافیک دید، انتشارات دید را تأسیس کرد و همزمان به کار اصلی خود یعنی داستاننویسی و ترجمه مشغول شد که تا کنون ادامه دارد.
آثار ناهید طباطبایی عبارتند از:
- بانو و جوانی خویش، مجموعه داستان، چاپ سوم، نشر چشمه، 1389.
(برندهی دیپلم افتخار بیست سال ادبیات بعد از انقلاب )
- حضور آبی مینا، مجموعه داستان، چاپ سوم، نشر چشمه، 1389.
- جامه دران، مجموعه داستان، چاپ سوم، نشر خجسته، 1388.
(ترجمه شده به زبان ایتالیایی، توسط دکتر آنا وانزان، نشر شیر سبز، 2004)
- چهل سالگی، داستان بلند، چاپ دهم، نشر چشمه، 1390.
(مبنای اقتباس فیلم چهل سالگی – ترجمه شده به زبان ایتالیایی توسط نشر پل 33)
- خنکای سپیده دم سفر، داستان بلند، چاپ سوم، نشر خجسته، 1388.
- آبی و صورتی، رمان، چاپ دوم، نشر علم، 1388.
- برف و نرگس، مجموعه داستان، چاپ سوم، چشمه، 1389.
- ستارهی سینما، مجموعه داستان، چاپ اول، 1388.
- رکسانا نیستم اگر...، مجموعه داستان، چاپ دوم، چشمه، 1389.
ناهید طباطبایی همچنین آثار زیر را ترجمه کرده است:
- هشت داستان از نویسندگان زن انگلستان ( قرن نوزدهم).
- گزین گویههای ویرجینیا وولف.
- نمایشنامههای داستان باغ وحش و رؤیای آمریکایی اثر ادوارد آلبی.
- راه و رسم دنیا (سفرنامهی نیکلا بوویه).
در ضمن داستان کوتاههای بسیاری از او در آنتولوژیهای مختلف ترجمه شده است. برای شناخت بیشتر میتوانید به سایت آنا وانزان (مترجم ایتالیایی) و لودمیلا ایوانونا (مترجم بلغاری) مراجعه کنید.